چگونه خود را ببخشیم و از زندگی لذت ببریم؟
شادتر بودن و «خودبخشش گری» چیزی ذاتی نیست. تحقیقات سازمان خدمات درمانی بریتانیا نشان میدهد، احساساتی مثبت مانند مهربانی و شادی احتمالاً محصول مهارتهایی است که از راه آموزش دستیافتنی هستند؛ درست مثل تمرین موسیقی یا ورزش.
چرا خودبخشودگی اهمیت دارد؟
بر مبنای نظر کارشناسان، بخشیدن اضطراب را کاهش میدهد که نتیجهٔ آن تقویت سیستم ایمنی بدن است. بخشیدن، بیماریها و اختلالات روانی مانند افسردگی و اضطراب را تسکین میدهد، با کاهش خشم و تقویت سلامتی قلب، به تقویت سلامت عمومی بدن منجر میشود.اینروزها که اضطراب و افسردگی اینقدر گسترده و همهگیر است، با بخشیدن خودمان به بهبود و حفظ سلامتی خود کمک میکنیم. اگر راهی برای بخشیدن خودمان و دیگران پیدا نکنیم، گرفتار نگرانی و خودخوری میشویم.
گاهی ما درسهای دردناکی از زندگی میگیریم. اما قرار نیست با استمرار این درد، پیوسته خودمان را عذاب دهیم. این درد لزوما بزرگ و پیچیده نیست. همینکه از اشتباهمان نمیگذریم و رهایش نمیکنیم، مایهٔ درد و رنج است. اشتباهی که شاید ناخودآگاه هم نباشد؛ ممکن است بدانیم چرا چنین تصمیمی گرفتیم، و این گاهی وضعیت را دردناکتر هم میکند.
باید بدانیم بیزاری از خودمان، هیچ سودی ندارد، درحالیکه خودبخشودگی مزیتهای بسیاری دارد. نخستین گام برای بخشیدن خودمان پرسیدن این سؤال است: چرا اشتباه کردم؟
اشتباه کردن و گرفتن تصمیمهای غلط، هیچ ربطی به اینکه چه کسی هستیم و میتوانیم به چه کسی تبدیل شویم، ندارد. اشتباهات ما نباید از ارزشی که برای خودمان قائلیم، بکاهند.
ما انسانیم. هر انسانی اشتباه میکند! ما به دلایل گوناگون برخی کارها را انجام میدهیم. نکتهٔ کلیدی یافتن دلیل انجام کارهاست. با شناسایی دلیل، میفهمیم چطور به این نقطه رسیدیم و میتوانیم دربارهٔ ادامهٔ مسیر تصمیم بگیریم.
خودبخشودگی در آشفتگی و شرایط ناگوار
گاهی با پذیرش آشفتگیای که ایجاد کردهایم، آسیبپذیری ما بیشتر برای عزیزانمان آشکار میشود. این کار ممکن است منجر به افشای حقایق مهمتری درباره ما شود و نتایج مهمتری برای ما داشته باشد؛ وقتی میپذیریم که کامل نیستیم، دیگران راحتتر با ما ارتباط برقرار میکنند و ما را قویتر میبینند.گاهی یک عذرخواهی ساده، تأییدی است بر پاسخگو بودن و اینکه با وجود تقلایمان قدرتمند و استوار هستیم. «معذرت میخوام، سعی میکنم جبران کنم» شروع خوبی است. این به معنی این نیست که همه چیز بیعیبونقص خواهد بود اما نشانهٔ این است که میتوانیم (و میخواهیم) برای ترمیم و بهبود وضعیت موجود تلاش کنیم.
استقامت در آشفتگی، یعنی ما در برابر دیگران و خودمان وانمود نمیکنیم که اوضاع روبهراه است؛ یعنی ما پای عمل و باورمان میایستیم، یعنی کمکم درمان میشویم و آرام میگیریم.
هدف پایانی، رهاکردن گذشته است. رهاکردن یعنی خودمان را بهخاطر آنچه نمیدانستیم و آنچه بهگمانمان باید (یا نباید) انجام میدادیم، کمبودها و اشتباهاتمان ببخشیم اما همزمان دست از پاسخگو بودن نکشیم.
در این مسیر، باید اشتباه را شناسایی کنیم، تصمیم بگیریم دیگر آن را تکرار نکنیم و مسئولیت آسیبها و خسارتهای ایجاد شده را بهعهده بگیریم. باید دست از سرزنش کردن خودمان برداریم. این مهارتی دشوار است که در گذر زمان به دست میآید اما این دشواری به سلامتیمان و بازگشت به وضعیت عادی میارزد.
گاهی خودبخشودگی بهمعنی یافتن خوشی بهجای اندوه است. با رهاکردن یاد میگیریم که زندگی کنیم. گاهی افسوس و پشیمانی طبیعیست اما قرار نیست باقی زندگی را در اندوه و پشیمانی سپری کنیم.
بعضی وقتها شاید لازم باشد خودمان را نه بهخاطر انجام کار اشتباه، بلکه بهخاطر انجام کار درست ببخشیم؛ کار درستی که از پیش میدانستیم با هزینهٔ گزافی همراه است اما مایل به انجامش بودیم.1
چند تمرین برای بخشیدن خود و شادتر بودن
همه ما دوست داریم خوشحال باشیم. خوشحالی مثل رانندهای است که در حین رسیدن به مقصد نهایی، تلاش میکند که از رانندگی و مسیر هم لذت ببرد. برای رسیدن به مقصد، هیچ مانعی برای استراحت کوتاه و لذت بردن از طبیعت و نوشیدن چای نیست. هدف، رسیدن به خوشبختی و آرامش است، اما با ایجاد فرصتهایی برای لذت بردن از مسیر، رسیدن به آن هدف نهایی، شاید خوشایندتر شود.
پیش نیاز خودبخشش گری، دلسوزی برای خود
شفقت با خود یا «خودمهرورزی» یعنی همدلی با خودمان؛ یعنی به صورت هم دلانه با خود صحبت کنی؛ یعنی در گفتگوهای درونی، از چه کلماتی استفاده میکنیم؛ یعنی چطور با خودمان حرف میزنیم.خودمهرورزی، پیش نیاز بخشش خود است. چیزی که تقریباً برای هر چیزی در زندگی لازم است.
مگان هال، مربی زندگی و درمانگر میگوید:
«اگر بتوانیم خودمان را مانند بهترین دوستمان ببینیم، با عشق و مهربانی با خودمان صحبت کنیم و خودمان را در اولویت قرار بدهیم، مطمئناً باور خواهیم کرد که چقدر ارزشمندیم.»
اگر شما هم احساس میکنید هنوز خود را به خاطر همه چیز نبخشیدهاید، یکی از دلایلش این است که با دیگران، از خودتان مهربانترید؛ یعنی آنطور که به راحتی دیگران را میبخشید، خود را نمیبخشید.
فقط باید با مهربانی و با همدلی و دلسوزی با خود صحبت کنید. ما اغلب از دیگران نسبت به خودمان بهتر هستیم. در گفتگوهای درونی از خود بپرسید: «اگر این اتفاق یا اشتباه را شخص دیگری انجام داده بود چه فکری میکردم؟ آیا همین احساس را در مورد آنها داشتم یا زودتر او را میبخشیدم؟» همان مهربانی و همدلی را که به دیگران نشان میدهید، به خودتان تقدیم کنید.
شرمی که احساس میکنید بخشی از روند بهبودی شماست. این احساس خجالت این آگاهی را به آنچه باید در آینده بهتر انجام شود، میدهد و یا در تصمیم گیریهای سخت به شما کمک میکند نتایج را بپذیرید؛ اما برای ایجاد تغییرات قدرتمند نیازی به زندگی در شرم و ترس نیست. شما مجبور نیستید در چنین وضعیتی ادامه دهید و زندگی کنید.
احساس گناه را پشت سر بگذارید
برای اینکه یاد بگیریم چطور خود را ببخشیم باید احساس گناه را از خودمان دور کنیم.احساس گناه به جای کمک به ما برای درست کردن اوضاع یا بهبود خودمان، روحیه ما را خراب میکند. شاید برای لحظاتی، باعث شود فکر کنیم به اندازه کافی خوب نیستیم یا شایستگی بخشیده شدن را فعلاً ندرایم، اما در دراز مدت روح ما را مستهلک میکند.
احساس گناه اگرچه در کوتاه مدت باعث میشود آنچه را نیاز به تغییر دارد بشناسیم، اما این حس نباید در مدتی طولانی در ما ماندگار شود.
اگر به دیگران عشق میورزیم، باید آن را تقدیم خودمان هم بکنیم. حتی اگر شکستخورده هستیم باید بدانیم که ارزشمند و شایسته عشق هستیم. در واقع شکستها نه تنها بباعث کاهش ارزش ما نمیشود، بلکه آن را متعالیتر میکند.
درونیاتمان را هویدا کنیم
برای رسیدن به شادی، میتوانیم درباره رنجهایمان با افراد مورد اعتماد و دلسوز هم صحبت کنیم. بهتر است به نکات و چیزهایی که توجه دیگران را جلب میکنند، اشاره کنیم؛ مانند روشی که مددجوها در NGO های ترک مواد مخدر از خودشان میگویند.دوست داریم دیگران چه تجربههایی از ما بدانند؛ همان را بگوییم. با این روش، هم آنها ما را میشناسند و هم ما درک بهتری از خودمان پیدا میکنیم! در نتیجه این درک بهتر، یاد میگیریم نقاظ ضعفمان را هویدا کنیم و توانمندیهایمان را بهتر بشناسیم.
البته یادتان باشد، قرار نیست حرفهای خودمان را همه جا داد بزنیم. کافی است چند نفر از بهترین دوستانمان را از آنها با خبر کنیم.
آشکار کردن درون، شجاعت میخواهد. هرچند ممکن است بهترین راهحل نباشد اما گامی اولیه برای شروع است.
در این مسیر دیگران میتوانند افکار نادرست ما را از دور ببینند و به ما بگویند.
شاید بهخاطر گناه یا اشتباهاتمان لایق سرزنش باشیم یا نباشیم؛ اما در هر صورت با ادامه سرزنش خودمان زندگی خوب و سازندهای نخواهیم داشت.
بورلی انگل، روانشناس میگوید:
میتوانید رفتارتان را تغییر دهید و همزمان خودتان را ببخشید.
این جمله یعنی میتوانیم، اعمال، حالت و برخوردمان با دیگران را اصلاح و همزمان تمرین خودبخشخودبخشش گری داشته باشیم.
به بیان دیگر میتوانیم پاسخگو باشیم و همزمان از حرکت رو به جلو و پیشرفت عقب نمانیم.2
از دیگران کمک بگیریم
یکی دیگر از اقداماتی که می توانیم انجام دهیم تا بتوانیم خودمان را ببخشیم این است که از دیگران کمک بگیریم راجب اشتباهاتی که انجام داده ایم با یک فرد متخصص صحبت کنیم و از وی مشاوره بگیریم حتی در مواردی هم می توانیم با دوستان مان نیز صحبت کنیم صحبت کردن با دیگران این را به ما می فهماند که دیگران هم می توانند مانند ما اشتباه کنند و تنها فردی نیستیم که دچار اشتباه و خطا می شود.
به دیگران کمک کنیم
همانطور که برای اینکه بتوانیم چطور خودمان را ببخشیم از دیگران کمک می گیریم گاهی لازم است که برای جبران اشتباه خویش اقدامی انجام دهیم برای اینکه بتوانیم احساس گناه را از خودمان دور کنیم به دیگران کمک کنیم. کمک کردن به افراد نیازمند می تواند احساس خوشایندی در ما ایجاد کند و در نتیجه این عمل می تواند جبرانی باشد برای خطایی که انجام داده ایم.
نگرش منفی را رها کنید
بعد از اینکه به دیگران کمک کردید و سعی کردید اشتباه تان را جبران کنید مراقب افکارتان باشد از فکرهای منفی دوری کنید اجتناب از افکار منفی یکی از راه های شاد بودن و شاد زیستن می باشد چنانچه هنوز در ذهن تان خودتان را فردی خبیث و گناه کار می بینید به یاد بیاورید که شما برای خود یک فرصت جبران گذاشته اید و سعی کنید روی اعمال مثبتی که به منظور جبران اشتباه تان انجام داده اید متمرکز شوید در این حالت احساس شما نیز تغییر می کند.
عذر خواهی کنید
گاهیب لازم است برای اینکه از شر احساس گناه رها شویم و بتوانیم خودمان را ببخشیم عذر خواهی کنیم این عذر خواهی می تواند در مقابل شخصی که به آن آسیبی رسانده ایم باشد و هم می تواند در مقابل خودمان باشد در هر دو حالت می تواند کمک کند که ما احساس گناه را از خود دور کنیم.
از مرور اشتباه تان و اتفاقات بد خوداری کنید
یادتان باشد به محض اینکه ذهن تان شروع کرد به یاد آوری اشتباهی که کردید فورا دکمه توقف را فشار دهید و از یادآوری رویداد بد خودداری کنید زیرا به محض اینکه شروع به یادآوری آن رویداد می کنید احساس ضعف و گناه تشدید می شود بنابراین تلاش کنید ذهن تان را منحرف کنید و به اشتباهتان فکر نکنید.3پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.bishtarazyek.com
3.www.tomituni.ir
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}